بخش دوم : برزخ <فصل اول : تعریف برزخ >
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

 

  در تعریف ((برزخ )) چنین گفته اند:

 فاصله بین دو چیز را ((برزخ )) مى گویند

 مانند پرده اى که بین زن ها و مردها زده شود، دیوار بین دو خانه ، مرز بین دو

ملک ، فاصله بین دو نهر آب یا دو دریا، کسى که بین دو نفر واقع مى شود که با هم

نزاع نکنند، همه این ها را ((برزخ )) مى نامند.


((برزخ )) عالمى بین ((دنیا)) و ((آخرت )) است که آن را عالم قبر هم مى گویند

 فاصله بین مرگ تا قیامت ، بین دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا برانگیخته شدن

 در روز قیامت را ((برزخ )) گویند


((برزخ )) نه مربوط به دنیا است و نه مربوط به آخرت . مربوط به دنیا نیست

چون زندگى آن جا مانند زندگى دنیا نمى باشد؛ زیرا روح در دوران برزخ 

 در قالب مثالى نازک و هوایى نرم تر از بدن فعلى قرار مى گیرد که در آن 

 جرم و تیرگى مادى و لطافت مجردات نیست . بلکه جسمى بین بدن و روح است .


عالم برزخ از نظر وسعت نسبت به دنیا، مانند دنیا نسبت به رحم مادر است

بدین جهت نمى توانیم ویژگى هاى عالم برزخ را تصور کنیم 

 چنان چه کودک در رحم مادر نمى تواند ویژگى هاى دنیا را بفهمد

 با این که به زودى به عالم دنیا وارد مى شود.


کلمه ((برزخ )) سه مورد در قرآن وجود دارد و در هر سه مورد به معناى فاصله

بین دو چیز آمده است . آن موارد از این قرارند:


1- مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبقیان


خداوند، ((دو دریا را به هم آمیخت و میان آن دو، فاصله اى قرار داد تا هیچ کدام

 از مرز و حد خود خارج نشوند)).


2- و جعل بینهما برزخا و حجرا محجورا


و خداوند ((بین دو دریا (دریاى شیرین و خوش گوار و دریاى شور و تلخ )

 فاصله و حایلى قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند.))


3- و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون


((و از پشت سر آن ها (از لحظه مرگ ) تا روز قیامت و بر انگیخته شدن فاصله

 و برزخى قرار داده شده است .))


در این سه آیه ، ((برزخ )) به معناى فاصله بین دنیا و آخرت

و بین دو دریا و دو آب آمده است :


در نهج البلاغه هم کلمه ((برزخ )) در دو مورد آمده است :


1- سلکوا فى بطون البرزخ سبیلا

حضرت على در رابطه با پادشاهان و کسانى که در دنیا داراى مقام و عزت

 اعتبار و افتخار، قدرت و شوکت بودند مى فرماید:

 آن ها پس از مرگ ((در درون برزخ (قبرها) خزیدند)) و زمین بر آنها مسلط شد،

از گوشت هایشان خورد و از خون هایشان آشامید، در حفره هاى گورستان صبح

کردند در حالتى که به صورت درختى خشک و بدون رشد بودند.


آن حضرت در این جا ((برزخ )) را به معناى قبر گرفته اند؛ چون مى فرماید:

 در درون ((برزخ )) آرمیدند و قبر را ((دوزخ )) نامیده است ؛ زیرا فاصله بین میت

 و اهل دنیا یا بین دنیا و آخرت است .


2- در رابطه با اهل ذکر مى فرماید:
فکانما اطلعموا غیوب اهل البرزخ فى طول الاقامه


خداشناسان و اهل ذکر چنان به آخرت ایمان و یقین دارند که گویا دنیا را به پایان

رسانده و به آخرت وارد شده اند، امور آخرت را که دیگران از آن ها آگاه نیستند

مشاهده نموده و به چشم دیده اند تا جایى که مى فرماید:


((گویا آنان از پشت دیوار این جهان سر بر آورده و بر احوال پنهان برزخیان اطلاع

 یافته و آن ها را مى نگرند)).

 

اثبات برزخ

 

یکى از مشکلات بسیار مهم دانشمندان ، اثبات برزخ و قبول زنده شدن در قبر

است . و این که

 آیا برزخ چیست و کجا واقع است ؟

 آیا مرگ تنهاست یا یک حیات و زندگى مخصوص و مرموز؟

 آیا برزخ براى همه افراد جهان است یا اشخاص مخصوص ؟

آیا در برزخ چه مى گذرد و چه قضایایى واقع مى شود؟

آیا زندگى کردن و روزى خوردن در آن جا به چه صورت است ؟


از سه راه مى توانیم برزخ را ثابت کنیم .

یکى از راه آیات قرآن .

 دیگر از راه روایات .

سوّم از راه خواب هایى که خود دیده ایم یا افرادى که به آنان اعتماد داریم دیده اند

 و آنها را بیان کرده اند و خوابشان هم تعبیر صحیحى داشته است .

 

اثبات برزخ از راه آیات

 

ابتدا آیات را نقل مى کنم و سپس آنها را بررسى مى نمایم .

آیاتى که در این باره نازل شده است از این قرارند:


1- در یک جا مى فرماید: ((به آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده نگویید،

 بلکه آنان زنده اند ولى شما (زندگى آنان را) نمى فهمید)).

2 - در جاى دیگر آمده است : ((گمان نکن کسانى که در راه خدا کشته شده اند مرده

اند بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روز مى خورند و به آن چه خدا، از جود

 و کرم خود به آن ها عطا کرده است شادمانند. و درباره کسانى که هنوز به آنان

نپیوسته اند شادى مى کنند که ایشان نه ترسى دارند نه غمگین مى شوند و از جهت

این که خداوند، نعمت و فضل خود را به آنان مى دهد و پاداش مؤ منان را ضایع

نمى کند خوش حال و مسروراند)


چند مطلب به دست مى آید

 

۱- شهیدان در راه حق پس از کشته شدن زنده اند و زنده بودن آنان به گونه اى

است که براى او مشخص نیست .


2- شهیدان راه خدا نه تنها زنده اند، بلکه نزد پروردگار روزى مى خورند

 و از سرنوشت مؤ منانى که هنوز نمرده اند دل خوش اند؛ زیرا مى دانند

 براى آنان بیم و اندوهى وجود ندارد.


3- این آیات فقط زنده بودن شهیدان را در عالم برزخ با صراحت بیان مى کند.

لکن از آیات نمى توان زنده بودن همه مردم را در برزخ اثبات کرد.


4- در جاى دیگر مى فرماید: (به حبیب نجار گفته شد):

((داخل بهشت شو. او گفت : اى کاش ! قوم من مى دانستند که پروردگارم مرا

آمرزید و از اکرام شده گانم گردانید)).


آیه درباره مرد مؤ منى (حبیب نجار) نازل شده است که او از رسولان و نمایندگان

(حضرت عیسى ) دفاع کرد و سرانجام به دست کافران کشته شد.


از این آیه به خوبى به مى آید که ((حبیب نجار)) به محض کشته شدن ، داخل بهشت

شد و آرزو کرد، اى کاش ! قوم او از این ماجرا مطلع مى شدند، و نیز روشن

مى شود: بهشتى که وى داخل آن شد بهشت برزخى است . آیه مورد بحث هم 

 مانند آیه گذشته ، درباره کسى است که در راه خدا کشته شده و عموم مردم را

شامل نمى شود.


5 - نیز مى فرماید: ((عذاب بدى به خاندان و طرفداران فرعون رسید، آتشى که

هر صبح و شام به آنان عرضه مى شود و روز قیامت ، آل فرعون را به سخت

ترین عذاب داخل کنید)).


این آیه ، که عرضه داشتن آتش را از داخل شدن در آن جدا کرده است روشن

 مى کند که عرضه شدن دودمان فرعون به آتش در عالم برزخ و قبر است .


از آیه یاد شده چند نتیجه دیگر نیز به دست مى آید.


1- آیه به طور صریح مى گوید: ابتدا به دودمان فرعون هر صبح و شام آتش ‍

سوزان عرضه مى شود و آنان سپس در آن داخل مى شوند. بنابر این عرضه شدن

آتش بر آل فرعون پیش از قیامت است ؛ زیرا در پایان آیه مى فرماید: روز قیامت

 آنان را به سخت ترین عذاب درآورید.


3- عذابى که در عالم برزخ و قیامت به دودمان فرعون مى رسد به وسیله آتش

است . لکن اهل برزخ از دور به وسیله آن ، عذاب مس شوند و اهل آخرت با

داخل شدن در آن .


تا این جا چهار آیه درباره برزخ آوردیم . سه آیه اول در رابطه با زندگى برزخى

شهدا و آیه چهارم در خصوص برزخ کفار بود.


نتیجه آنکه ، شهیدان در عالم برزخ در ناز و نعمت اند و کفار در عذاب و شکنجه .

در حالى که عذاب کفار با بیم و هراس همراه است که از نزدیک شدن به آتش

حاصل مى شود. مانند کابوس هاى وحشت ناک و خواب هاى پریشان و هراس

انگیز که خواب بیننده با آن روبرو مى شود و گاهى فریاد مى زند و خود و دیگران

 را بیدار مى کند.


5 - سوره واقعه اهل قیامت را به سه دسته تقسیم کرده است .

1 - سابقون .

2 - اصحاب یمین .

3 - اصحاب شمال .

آن گاه درباره قیامت هر یک ، به تفضیل سخن مى گوید:

((هنگامى که حیات و روح به گلوى محتضر رسید شما نگاه مى کنید در حالى

 که ما به او از شما نزدیک تریم ولى شما نمى بینید)). و اگر درباره مرگ مجبور

نبودید حتما روح را به بدن بر مى گرداندید. و به دنبال آن مى فرماید:

 اگر محتضر از مقربان باشد پس ‍ (براى اوست ) راحتى و ریحان و بهشت پر

نعمت ، و اگر از اصحاب یمین باشد، سلام بر او از اصحاب یمین و اگر از تکذیب

 کنندگان گمراه باشد پذیرایى او با آب گرم و ورود به آتش جهنم است .

از این که روح و ریحان از بهشت پر نعمت و هم چنین آب گرم و سوزان از داخل

شدن در آتش جدا شده است به دست مى آید که روح و ریحان و همین طور آب

سوزان ، در عالم برزخ است و بهشت پرنعمت و داخل شدن

 در آتش مربوط به قیامت است .


آیات ذکر شده عمومیت دارد به خلاف سه آیه اى که درباره شهیدان نازل شده

است . نیز آیه اى که درباره تکذیب کنندگان نازل شده است عمومیت دارد، به

خلاف آیه اى که درباره تکذیب کنندگان نازل شده است عمومیت داد، به خلاف آیه

 اى که درباره آل فرعون نازل شده بود.


6 - در آیه دیگر مى فرماید: ((قوم نوح ، همگى به سبب گناهانشان غرق شدند

و در آتش وارد گشتند و جز خدا یاورانى براى خود نیافتند.))


این آیه نیز با صراحت مى گوید: قوم نوح ، بعد از غرق شدن بدون فاصله وارد

آتش شدند. عجیب است که آنان بعد از غرق شدن در آب ، فورا داخل آتش شدند!


این آتش ، همان آتش برزخى است ؛ زیرا طبق آیات گذشته که درباره قوم فرعون

 و دروغ گویان گمراه نازل شده بود آنان بعد از مرگ در عالم برزخ مجازات شدند.

 قوم نوح هم ، بعد از غرق شدن در آب ، بدون فاصله داخل آتش شدند)).

7 - در آیات دیگرى چنین آمده است : ((اى نفس و روح آرام یافته ، به سوى

پروردگارت بازگرد، در حالى که تو از خدا خشنودى و خدا هم از تو خشنود 

 در میان بندگانم داخل شو و در بهشتم در آى )).


مقصود آیه اى که مى فرماید: ((در میان بندگانم داخل شو)) آن است که

(( در برزخ به بندگانم ملحق شود))؛ زیرا بندگان خدا در آن جا اجتماع مى کنند

 و در قیامت داخل بهشت مى شوند. آیه هم مى فرماید: اول در میان بندگان داخل

شوید و بعد از آن داخل بهشت گردید.


8 - در آیه دیگر مى فرماید: کفار بعد از آن که داخل آتش شدند به فغان آیند

و گویند:


((پروردگارا! ما دو بار میراندى و دوبار زنده کردى ! ما اعتراف به گناهان خود

مى کنیم . آیا راه خارج شدن (از آتش جهنم ) براى ما مى باشد)).


بعضى از مفسرین مى گویند: دوبار مردن ممکن نیست مگر به زنده شدن در قبر.

بعضى دیگر چنین مى گویند: ((مردن دوباره در برزخ ، وقتى است که براى سئوال

(پیش ) از بر انگیخته شدن و قیامت ) انسان زنده شود)).


9 - در آیه دیگر مى فرماید: چگونه به خدا کافر مى شوید و حال آن که مرده بودید

او شما را زنده کرد و دوباره میراند و باز زنده کرد و عاقبت به سوى او باز

مى گردید)).

 

 

 


بعضى از مفسرین مى گویند:

 انسان ها قبل از آنکه در پشت پدران و رحم مادران وارد شوند نطفه مرده اى

بودند. بعد خداوند آنان را زنده کرد و به عالم دنیا فرستاد باز آنها را میراند و دو

مرتبه در قبر زنده کرد و پس از آن به سوى خدا رجوع مى کنند


اما اثبات برزخ از راه روایات و خواب ها، در لابه لاى مطالب بیان مى شود.