|
به واسطه علاقه اى که بین ارواح مؤ منان و بازماندگانشان وجود دارد آنها به دیدن اهل و عیال خود مى آیند و با آنان ملاقات مى کنند روح مؤ من با همان صورتى که مصور شده به دنیا نزول نموده . اقوام و ارحام و اهل بیت و افرادى را که به آن ها علاقمند است ملاقات کرده و از حالات و سرگذشت آنان اطلاع مى یابد.
مؤ من ، اهل خود را مى بیند و آن چه را که موجب محبت او است مشاهده مى نماید، لیکن چیزهایى که موجب کراهت او مى گردد از نظر او پوشیده مى شود.
بعضى از مؤ منان در هر هفته یک بار، روز جمعه به زیارت و ملاقات اهل خود مى آیند، بعضى دیگر بر حسب مقدار عمل خود مى توانند آنان را ملاقات و زیارت کنند
هنگام ظهر به دیدار اهل خود مى رود، اگر دید اهلش به اعمال نیک مشغول است حمد و سپاس خداى بر این نعمت به جاى مى آورد
اسحق بن عمار از موسى بن جعفر درباره ارواج گذشتگان سؤ ال مى کند: آیا آنها اهل خود را ملاقات و دیدار مى کنند؟ فرمود: آرى ، گفتم : در چه مقدار از زمان ؟ فرمود: در هر جمعه و در هر ماه و در هر سال یک یار بر حسب مقام و منزلت مؤ من .
فرمود: به صورت پرنده لطیفى که خود را به دیوارها مى زنند و از اهل خود آگاه مى شوند پس اگر آن ها را در خیر و خوبى مشاهده کنند خوشحال مى شوند و اگر در حال بد و حاجت مندى و اندوه بنگرند غم ناک و ناراحت مى گردند
به آن حضرت عرض کردم : آیا مؤ من اهل خود را دیدار و زیارت مى کند، فرمود: بلى از پروردگارش اذن مى طلبد. خداوند هم ره او اذن مى دهد و دو فرشته نیز همراه او گسیل مى نماید آنها به سراغ اهل او به صورت بعضى از پرندگان آمده و بر خانه او قرار مى گیرند، به طورى که آن مؤ من ، کلام اهلش را مى شنود و به آنها نگاه مى کند.
روح مؤ من به صورت پرنده اى بر دیوارها مى نشیند مراد این نیست که واقعا روح به صورت مرغى در مى آید (ممکن است انسان بعضى اوقات مرغى را که بر روى دیوار خانه مى بیند واقعا فکر کند که روح مرده او باشد!؟)
همان طور که مرغها بر روى دیوارهاى شما مى نشیند و به آسانى رفت و آمد مى کنند روح مؤ من هم از خانه خود سرکشى مى کند و از اهل و عیال خود و احوال آن ها اطلاع پیدا مى کند.
بعد از آن که روح انسان از بدن جدا شد و جسد بى جان او را داخل قبر نمودند. روح ، جسد را فراموش نمى کند و گاه گاهى به دیدن آن مى آید و حالاتش را مشاهده مى کند، از وضع تاءسف بار آن حسرت مى خورد، گریه مى نماید و سخنانى با بدن مى گوید.
وقتى روح از جسد انسان جدا شد و جنازه او را دفن کردند، سه روز بعد از آن ، از خدا اجازه مى خواهد و مى گوید: خدایا! به من اذن بده تا بروم و جسد خود را مشاهده کنم و دیدارى از او نمایم و ببینم چه بر سرش آمده است .
روح کنار قبرش مى آید و از دور نظر مى کند مى بیند، آب از بدن و دهان و بینى او روان شده است . مدتى طولانى گریه مى کند و مى گوید: اى جسد بیچاره ! و اى دوست صمیمى من . آیا در زمان حیات و زندگى خود چنین روزى را به یاد مى آوردى ؟ آیا این منزل وحشتناک و پر بلا و غم و اندوه و پر ندامت را به یاد داشتى ؟ بعد از آن از کنار قبر جدا مى شود و مى رود.
بروم و جنازه خود را مشاهده کنم . خداوند به او اجازه مى دهد: مى آید به سوى قبر و از دور به بدنى که داخل قبر است نظر مى کند، در حالى که خون از بینى و دهان و دو گوش او بیرون مى آید و سر و صورت او را چرک و خون فرا گرفته است . باز گریه طولانى مى کند به حال او حسرت مى خورد و مى گوید: اى جسد من ! آیا در زمان حیات خود به فکر این منزل پر از غم و غصه و پر از مار و عقرب و کرم هایى که بدن ترا مى خورند بودى ؟ آیا به فکر از هم پاشیدن بدن و اعضاء و جوارح خود بودى ؟ بعد از آن به مکان خود باز مى گردد.
و جسد خود را ملاحظه کند. وقتى مى آید و جسد را از دور ملاحظه مى کند، مى بیند بدن کرم افتاده است . باز گریه طولانى مى کند و مى گوید: اى جسد مسکین و بیچاره من ! آیا در زمان حیات خود که با فرزندان و خویشان عزیزان و همسایگان به سر مى بردى ، به یاد این روز تنهایى و غربت خود بودى ؟ کجا هستند برادران و دوستان و همسایگان تو، تا در جوارشان به سر مى برى و مسرور باشى ؟ ولى امروز آنان باید باید تا روز قیامت براى من و تو گریه کنند.
مال و اولادى که از او باقى مانده است چه اعمالى برایش انجام مى دهند؟ چگونه اموال او را تقسیم مى کنند و بدهکارى هاى او را مى پردازند؟ او را چگونه از گرفتارى خلاص مى کنند؟
استغفار مى نمایند؟ چه کسانى براى او محزون و ناراحتند؟ بعد از تمام شدن سال ، روح به جایى که همه ارواح ، در آن جا اجتماع کرده اند مى رود تا روزى که در صور دمیده شود و همه مردگان دومرتبه |